وبلاگ حقوقی وحید چرخکاریان

وبلاگ حقوقی وحید چرخکاریان
وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی
آخرين مطالب
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان   ----------------------- وبلاگ حقوقی چرخ کاریان ///////  وکیل / وکالت / وکیل دادگستری / سایت حقوقی / مشاوره حقوقی و آدرس charkhkarian.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





به شرایط هشدار در عریانی اجتماعی رسیده ایم؟ ( ۲ )

 ولی مسئله این است که اگر همه چادری شوند، قضیه حل می شود؟ بحث بدحجابی و بد پوششی چقدر در آسیبها موثر است؟
عابدینی مطلق: بحث حجاب از بس نخ نما شده، با مشکل برخورد کرده است. خیلی از این بحث‌ها اصلاً به حجاب ربطی ندارد. باید مسایلی که به اشتباه مطرح شده را از ذهن ها خارج کنیم. بررسی یک پدیده ای به نام حجاب، ساده نیست.
هزار چیز پشت این قضیه است، اگر حجاب برداشته شود، هزار چیز تغییر می‌کند و حتی شیوه و نگاه اجتماعی ما عوض می‌شود. کنترل بدن زن و شیوه ظهور اجتماعی زن، خیلی بحث مهمی شده است. زن همه چیز است، در جامعه بشری، شیوه بروز اجتماعی زن، همه رویدادهای اجتماعی را عوض می‌کند. در یک نظم اجتماعی خاص که مد نظر ماست، حجاب اگر رعایت نشود، آسیب بزرگ اجتماعی وارد می‌شود. خانواده، باز تولید قدرت در سطح اجتماعی می‌کند و می‌تواند کمک کند به حاکمیت ملی، بسیاری از مسایل ملی را می‌توان با حجاب حل کرد و بخشی هم تا به حال حل شده. همه این نهادهای اجتماعی فعلی در جامعه مانند: پارک، سینما، تئاتر، الگوی غربی دارند و تلاش می‌کنند زن را از خانه بیرون بکشند، و جذابیت اجتماعی در بیرون برای زن ایجاد می‌کنند، نه در خانه. توران ولی مراد: این حرف یعنی چه؟ آدم ابعاد مختلف دارد که به هم مربوط است و هویت فردی و خانوادگی و اجتماعی انسان که زن را هم شامل می شود بر یک اساس است.
نظام اجتماعی را مبتنی بر اصالت خانه یا اصالت بیرون منطقی نیست. عابدینی مطلق: می خواهم بگویم حجاب ادامه خانه است و امنیت به دنبال می‌آورد. *آقای عابدینی، می خواهم نظر صریح شما را درباره علل بروز آسیب در برخی خانمها بدانم؟ عابدینی مطلق: حرفم این است که بد حجابی باعث بروز آسیب در خانمها شده. *و از نظر شما، خانم ولی مراد، ریشه آسیبها کجاست؟
توران ولی مراد: از لحاظ ریشه ای، نگرش غلط نسبت به زن که همان نگاه ابزاری به زن است، باعث بروز بسیاری از مشکلات و مصایب شده، مسایل آسیب اجتماعی نیز یکی از سرشاخه های جزئی این مشکلات است. این ریشه در سیاستگذاری، قانونگذاری، فرهنگسازی و عرف رایج کنونی جامعه تاثیر خود را دارد که خود باعث و زمینه ساز ایجاد مشکلات است. این نگرش غلط به زن، در ارتباطات اعم از داخل خانواده یا اجتماع تاثیر دارد، و بر هویت انسانها تاثیر دارد چرا که در ترسیم خود جامعه و آینده ای که برایش برنامه ریزی می کنند تاثیر دارد. داشتن و ترویج نگاه جنسی و ابزاری به زن و دیدن زن به عنوان یک موجود محتاج قیم خود مشکل آفرین است. اگر قرار است جامعه را اسلامی کنیم، باید بدانیم نگاه اسلام به زن، نگاه انسان باکرامت است و بین زن و مرد به لحاظ هویت انسانی تفاوتی نیست.
به تعبیر قرآنی زن و مرد "نفس واحده" هستند و زن و مرد هردو به عنوان انسان استقلال دارند و در مقابل خدا هم مکلف هستند و کسی قیم آن ها نیست. این نگاه در قانونگذاران و برنامه ریزان و سیاستگذاران وجود ندارد و همین باعث می شود آن چه درباره زنان می خواهند و طرح می ریزند و قانون می نویسند در تعارض و تناقض است با باوری که زنان از خود دارند.
همین هم بسیاری از مشکلات را به وجود آورده است. *یعنی چه این نگاه باعث آسیب می شود؟
توران ولی مراد: جامعه ما هم مثل همه جوامع در حال تغییر است ولی قوانین مدنی ما را نگاه کنید می بینید با این تغییرات همخوانی ندارد. این ناهمخوانی خودش آسیب زاست. مدیران و مسئولان عمدتا بر اساس دانش فردی و گروهی و جناحی برای حل مشکل سلیقه و باور و نظر شخصی را می خواهند به صحنه عمل آورده و مشکل را حل کنند. مثالش همان موضوع طرح مسئله ندادن گذرنامه به دختران زیر 40 سال بود جالب است که این طور نشد که فقط یک نفر بگوید و بقیه اجازه ندهند که ادامه پیدا کند بلکه ادامه پیدا کرد و موافقین خودش را داشت.
این نگاه ما را دور کرده از برنامه ریزی همه جانبه نگر علمی که واقعیت جامعه را به مسولان نشان دهد و قانون و برنامه برای همین جامعه باشد. چرا به این نقطه رسیده ایم، چون سال ها و سال ها برنامه ریزی برای آینده نداشته ایم همین طور که همین الآن 20 سال بعد نداریم. در هر موضوع باید شناسایی کنیم که درباره فلان موضوع کجا هستیم و اگر رها باشد به کجا می رسد و ما می خواهیم به کجا برسیم بعد برایش در همه ابعاد برنامه ریزی کنیم. این جامعه به حال خود رهاست چون کلا روال بر این اساس نیست که مسولان پاسخگو باشند. باید بر اساس مطالعات علمی، برنامه ریزی کنیم که پیشگیری کنیم از آسیبهای آینده. مسئولان باید به مشکلات حال برسند، ولی یک از وظایف مهمشان پیشگیری از مشکلات آینده است. *خانم دانشور شما با پیشگیری موافقید؟ فاطمه دانشور: نه، باید مسئله امروز را حل کنند تا به آینده می رسیم.
توران ولی مراد: این مشکل الان زیر پوستی است و بعد می خواهد 10 سال بعد تبدیل به مشکل اصلی شود. منطقی است از همین الان پیشگیری کنیم. *چرا از مسئولان اینقدر طلبکاریم؟ پس مردم در این میانه چه کاره اند؟ توران ولی‌مراد: وارد کردن آن موضوع متفاوت است از چیزی که می گویم مسئولان پاسخگو نیستند. نگاهشان هم که نسبت به زنان، غلط است. اینها آسیب زاست. با وزیر کشور ملاقات کردیم و در بخشی از صحبت بحث درباره خانمهای آسیب دیده بود. خواست ما در آن نشست فرصت دادن بیشتر به خانم ها برای حضور پررنگ تر در مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی بود. این که خانمها بیایند در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی و مدیریتی و تعداد مدیران زن زیاد شود. چون الان الگو نداریم و باید الگو ساخته شود.
گفتم دختران قرار است شکل کی شوند؟ وزیر کشور گفت خب پسران قرار است شبیه کی شوند؟ گفتم شبیه آقای روحانی، احمدی نژاد، ائمه جمعه، پیشنمار محل، رئیس دانشگاه، فلان سفیر، فلان وزیر، خواننده، سرداران و این همه مسئول، ولی دختران شبیه کی قرار است شوند غیر از خواهر و مادر و خاله شان؟ دختران ما roll model، ندارند در این جامعه. الگوی حاضر در همین جامعه ندارند در حالی که جامعه ما پر است از زنان توانمند کارآمد. عین اشکال را در فرهنگسازی و قانون داریم. مشکلات در قانون مدنی بسیار زیاد است، مشکلاتی که خودش باعث دامن زدن تنش و کشمکش در خانواده هاست، بسسیار زیاد است، ساده و بی تعارف بگویم قوانین یا خلاء خای قانونی داریم که باعث شده زن انسان صاحب حق دیده نشود، ولی زن خودش را یک انسان صاحب حق می داند. این اشکالات در قانون و در فرهنگ باعث شده یا خانم در خانه تحقیر شود و تحقیر را بپذیرد، یا باید مقاومت کند یا بر مبنای حیله و دزدی و تقلب کارش را به پیش ببرد.
زنی که در مقابل شوهرش مقاومت می کند، آن خانه چه می شودبه جز میدان دعوا؟ سکوتی که تحقیر زن را دامن می زند، کشمکش بین زن و مرد را به وجود می آورد که هر دو قربانی غلط کاری و کم کاری مسئولان هستند. مسئولان راحتند برای خودشان، چون خودشان را از مورد سوال قرار دادن و پاسخگو کردن رها کرده اند. به خصوص خانم ها چرا که در قدرت جایی ندارند پس مسئولان خودشان را به خانمها، پاسخگو نمی بینند. ما بارها گفته ایم حاضریم با هر رده و درجه ای از نظام، درباره مسایل زنان مباحثه کنیم. خانمها در این کشور مسئله دارند، برخی می شکنند و فرو می ریزند و نتیجه اش همین آسیب های پیش روست. به عنوان مثال از این سو می گویند موضوع سرپرست خانوار، از آن سو، بر زنان سرپرست خانوار است که افزوده می شود و وارد جامعه می شوند. به دلیل همین تعارضات بین واقعیت موجود و باورها و عملکردهای ناصحیح مسولان زنان و دختران ما با مشکل هویتی روبرو هستند. *چطور الگو نداریم؟ آیا فراخوانی الگوهای برتر از تاریخ صدر اسلام کارساز نیست؟
توران ولی مراد: الگوها قله اند. حضرت زهرا، خدیجه، زینب و ائمه معصومین علیهم السلام چراغ هدایت و قله و الگو هستند. آدمها یاد می گیرند به لحاظ اخلاقی، انسانی، و عملکردها برای زندگی خود از این قله ها درس بگیرند. هر جامعه ای برای خودش آدمهایی دارد که از همین الگوها درس گرفته و به آن ها اقتدا کرده و موجود است، حاضر در همین جامعه و از جنس همین مردم که می تواند برای دیگران به عنوان نمونه معرفی کند. اینها برای کسانی که در مسیر راه تا قله پایین تر هستند، نمونه هستند و بلد راه، مشکل این است که دنیای خانمها از معرفی این roll model ها، یعنی مدلهای واقعی موجود در جامعه، خالی است. اینها حلقه های به هم پیوسته است، قانون مدنی، نوع معرفی زن در جامعه، خشونتهایی که به زنان اعمال می شود در ابعاد سیاسی، اقتصادی، دولتی و خانگی حلقه های یک زنجیرند. الان ابعاد مختلف خشونتهای جسمی، جنسی، روانی و روحی، دولتی و حقوقی را درباره زنان داریم که فقط خشونت جسمی را در جامعه بلدند نشان بدهند. آماری درباره موارد دیگر خشونت نسبت به زنان نداریم. اینها همه آسیب زاست. وقتی بحران هویت و بحران ارتباطات داخل خانواده دارید، پدر وقتی غایب است، آسیب به زن وارد می شود. شاید وقتی دست بگذارید روی زن آسیب دیده خیابانی و عوامل و فرمهای به وجود آمدن وضعیت فعلی او را که نگاه کنید می بینید چقدر اینها ضعیف و آسیب دیده اند *آیا شما هم با فراخوانی الگوهای تاریخی در جامعه برای پاکسازی جامعه از آسیب موافقید؟
فاطمه دانشور: درباره الگو بد نیست به پدیده کودک آزاری توجه کنیم. در زمان قبل از اسلام، عرب جاهلی دختران را زنده به گور می کردند، چه شد این رسم زشت از بین رفت؟ پیامبر الگوی رفتار با دخترش را نشان داد و او را تکریم کرد. ما در ایران از قومیتهای مختلف هستیم و فرهنگ و آداب مختلف داریم. در همین زمانه، می بینیم در برخی از شهرهای جنوب کشور، دختران را می فروشند یا ختنه می کنند. *در شهر تهران، کارهایی که برای مقابله با آسیبهای زنان شده، چطور بوده؟
فاطمه دانشور: در حوزه شهری و در مباحث اجتماعی و فرهنگی، ما آمده ایم در سطح کار کردیم. خیلی بودجه صرف این کانونها می شود، ولی همه کارها در سطح بوده نه در عمق. فکری که برای این راهکارها بودجه اختصاص داده، خیلی سلیقه ای برخورده کرده است و تخصصی و علمی با موضوع برخورد نکرده و نیازهای واقعی زنان را ندیده. در این همه محلات، سرای محله ایجاد کرده ایم، ولی جای مددکاری اجتماعی خالی است. شبکه مددکاری در سراهای محلات خیلی ارزان تمام می شود و پروژه مهمی است. برخورد بدون دلیل دلیل دیگری است. می گوییم 400 مسجد در تهران بسازیم ولیکن سایر اماکن فرهنگی را کاری نداریم، با این وجود مساجدمان فقط موقع نماز باز است و ساعتهای دیگر درش بسته است. مسجدی برای مردم خوب است که درش باز باشد و اتفاقات آموزشی و فرهنگی در آن اتفاق بیفتد. شعار و رویکردی که شهرداری برای توسعه اجتماعی اتخاذ کرده، باید کار علمی و تخصصی مبتنی بر نظر اندیشمندان آن حوزه و نظر شهروندان انجام شود. برنامه بدون نظر فعالان اجتماعی، شهروندان و خبرگان متخصص رشته های اجتماعی در شهر نداریم. این می شود حاکمیت سلیقه که جز اتلاف منابع نتیجه ای ندارد. *شورای شهر قرار است چه کند؟
فاطمه دانشور: الان لایحه برنامه 5 ساله شهرداری تحویل شورای شهر شده، کمیته های تخصصی که نماینده مردم هستند، روی آن کار می کنند. در کمیته اجتماعی شورای شهر، لایحه فعلی در حال بررسی است، برنامه 5 ساله شهرداری نشان می دهد تنها 11 درصد برنامه های شهرداری به سیاستهای اجتماعی مرتبط است و از این 11 درصد نیز 90 درصد کارهای در سطح خواهد بود و عمق ندارد و کاری دارم انجام می دهم این لایحه را دادم گروه های مختلف خبره روی آن نظر بدهند. استادان دانشگاهی مرتبط با موضوع مطالعه کنند. یکی فعالان اجتماعی است که داده ایم این برنامه را مطالعه کنند، با توجه به زمان محدودی که داریم، داریم این فعالان را شناسایی می کنیم. یکی هم نظر شهروندان است که پیشنهاد کرده ایم این برنامه گذاشته شود روی سایت شورا و شهروندان نیز نظر دهند. *مدل شما در شورای شهر برای کاستن از آسیبهای اجتماعی در تهران چیست؟
فاطمه دانشور: نظر افراد مختلف را می گیریم. مدل، یک شبه درست نمی شود. خیلی ها در کشور به مدل رسیده اند. خیلی از فعالان اجتماعی طرح دارند، مدل دارند، باید در داخل لایحه پیش بینی شود و بعد بشود قانون. چند موضوع را می توانم در این لایحه اضافه کنم. یکی همین شبکه مددکاری است. تمام ساختمانهای مرتبط با حوزه اجتماعی دارای میز مددکاری شود. کسانی که متخصص هستند و دارای تخصص باشند، باید به کار گرفته نه کسانی که بیکارند و دخترخانه مسئولان هستند. استفاده از ظرفیت و پتانسیل سمن ها، در حوزه آسیبهای اجتماعی نیز برنامه بعدی است. تعداد این سمن ها کم است و به لحاظ کاری ضعیف هستند، ایده و فکر کم دارند، ولی به لحاظ توان، سعی داریم از لحاظ امکانات از این سمنها حمایت کنیم و در کنار طرح شبکه اجتماعی مددکاری قرار بگیرند. خیلی ها در خانواده های سنتی که دعوا می شد، تا زنگ خانواده به صدا می آمد، دعوا تمام می شد، یک مهمان باعث امنیت و آرامش در خانواده می شد، مدد کار نیز می تواند همین نقش را داشته باشد یعنی جزء خویشاوندان شود، درباره زنان مطالبه دیگری در شورای شهر مطرح کردیم و از سایر دستگاه ها می خواهیم، بحث همگانی کردن بیمه اجتماعی است، باید برای زنانی که آسیب پذیرتر هستند و زنانی که خانه دار هستند، بیمه در نظر گرفته شود. همه این اقدامات باعث می شود از افتادن در پهنه آسیب در امان باشند. *آیا به نظر شما، شهرداری باید همه این کارها را بکند تا آسیبها کم شود؟
مهدیه طائفه رستمی: یکی از بحث آسیبهای اجتماعی، ضعف نهاد آموزش است، ضعف نظام آموزش باعث بسیاری از مشکلات شده است، وقتی کارکردها دچار اختلال می شود، آسیب اجتماعی به وجود می آید. نوع حجاب و پوشش را باید تفکیک کنیم. نوع پوشش باعث آسیب می شود؟ یا در واقع بحثمان، حجاب نیست، اگر نگاه یک آقا، عفاف حجاب گونه نداشته باشد، یعنی از لحاظ تفکری، مرزی برای خود قائل نشود، من خانم با پوشیه هم به خیابان بیایم، آن مرد نوع دیگری نگاه می کند. آقای عابدینی مطلق گفتند در اروپا آن پوشش آسیب نیست، در اینجا نه تنها آسیب است، بلکه تبدیل به مسئله اجتماعی شده. *خب در بررسی این مسئله فراگیر اجتماعی، به نظر شما آسیب‌هایی از این دست چطور به وجود می آید؟
مهدیه طائفه رستمی: نوع نگرش‌ها و تفکر آدم‌هاست است که آسیب را به وجود می آورد. ما در محله هرندی، رفتیم در یکی از این خانه ها که قرار بود تخریب شود. دیدیدم یک خانم با 3 آقا در یک اتاق سه متری زندگی می کرد. آن اتاق بسیار کوچک بود و سه نفر با همدیگر شبانه روز زندگی می کردند. آن خانم رابطه های زیادی داشت و به خاطر اعتیادی که داشت، حتی توسط این مردها، اجیر هم شده بود. از این روابط است که کودکان بی شناسنامه به وجود می آیند، قوانین نیز آنها را به رسمیت نمی شناسد، چون پدر و مادرش معلوم نیست، اینجاست که نظام کاستی به وجود می آید. روسپی گری مادران، باعث می شود کودکان در فقر متولد شوند، آنها شناسنامه و هویت ندارند، آموزش نمی بینند و در نتیجه توانمند نمی شون و این چرخه ادامه پیدا می کند و هیچ مسئولی نمی آید این چرخه را درست کند. *بعد از این تجربه ناموفق در شهرداری چه کاری انجام شد؟
مهدیه طائفه رستمی: شهرداری، اداره امور بانوان را اضافه کرد، 9 کانون تشکیل شده در شهرداری، کانونهایی مانند زنان عاشورایی، قرآن پژوه، هیئتهای مذهبی و نظایر اینها. بعد شهرداری می گوید باید ساماندهی سرپرستان زن خانوار را داشته باشیم، این کار انجام شد ولی جواب نداد. در این حوزه زنان و آسیبهای اجتماعی، عملکرد شهرداری پاسخگوی این همه مشکل و آسیب نیست. *تجربه شخصی شما در مواجهه با این آسیبها در شهرداری چه می گوید؟
مهدیه طائفه رستمی: در بحث محله هرندی، من مسئول آسیبهای اجتماعی شدم. در بحث انضباط اجتماعی، آقای قالیباف به عنوان شهردار تهران، با رئیس بهزیستی، رئیس کمیته و رئیس پلیس تهران، نشستی درباره در این طرح داشت. ولی عملا فقط شهرداری پای کار بود، فقط شهرداری خانه هایی را که گفتم کلونی آسیب شده بود تخریب کرد، ولی باید ساماندهی می شد. وضعیت شهر را و با خالی کردن ناگهانی این همه آسیبهای اجتماعی در محلات دیگر، دامن زدیم و باعث افزایش آسیبهای اجتماعی شدیم. وقتی می خواستیم محله ای را درست کنیم، همه این افراد آسیب دیده و آسیب زا را از خانه ها بیرون کردیم و همه را در سایر محلات تهران، پخش کردیم. در خاک سفید همینطور شد، یواش یواش آسیبهای اجتماعی اینطور منتشر می شود. حتما قصد این بوده که می خواستند آسیبها را کاهش دهند، ولی در واقع برعکس شد. واقعیت این است که وظیفه شهرداری رسیدگی به آسیبهای اجتماعی نیست. شهرداری می تواند حلقه مرتبط سازمانهایی مانند بهزیستی و سمن ها باشد. *و شورای شهر چه وظیفه ای دارد؟
فاطمه دانشور: شورای شهر باید به عنوان جایگاه مطالبه گر قرار بگیرد، وقتی پدیده ای اتفاق می افتد، به عنوان جایگاه مطالبه گر، نهادها و دستگاه را بخواهد و یک سری وظایف هم برای شهرداری تعریف کنند. *خانم ولی مراد تجربه شما در این باره چه چیزی را نشان می دهد؟ توران ولی‌مراد: شما می گویید یک محله اینطور بوده، ما یک خانواده را در آنجا تقبل کردیم و 37 سال پیش آنها را آوردیم بیرون، اینها سامان دادیم، 37 سال گذشت ولی بچه های این خانواده ها در خانواده خودشان هم ناموفق بودند، کار ما تجربه موفق شد برای نسل دوم این ها. حتی دختری که فداکاری کرد و با یکی از بچه های این خانواده، ازدواج کرد، باز هم آنها سر و سامان نگرفتند، خانواده ها دچار طلاق شدند ولی فرزندان آن ها الآن در جامعه مثل بقیه هستند. *مدل پیشنهادی شما برای رفع آسیبها چیست؟
توران ولی‌مراد: بهترین مدل، مدل خانواده است که از لحاظ مختلف مادی و فرهنگی و تربیتی و به خصوص عاطفی تغذیه شوند و همین گونه شد که نسل جدید آن ها نسلی شد با، بچه های رشید و رعنا و سالم. تنها راهی که جواب می دهد این است که اینها به خانواده های واقعی، سپرده شوند یا خانواده مدل سازی شود برای این ها. نهادهای مدنی خشک در این مسایل به درد نمی خورند. خانواده ها با پوست و گوشت و خونشان، باید بچه های آسیب دیده را مدیریت کنند و نسل بعدی که آمد، جواب دادند. *پس چطور می شود آسیب دیدگان را به وضعیت زندگی در جامعه سالم بازگرداند؟
فاطمه دانشور: آسیب دیدگان در طول زمان، به روحشان آسیب فراوانی وارد شده که اصلا نباید روی کار آنها حساب کرد. هر کارآفرینی می داند که باید نیروی سالم به کار بگیرد. اینها باید یک پروسه زمانی، بحث حمایتی را پشت سر می گذارند. حمایت باید اول باشد و بعد توانمند سازی انجام شود. توانمندسازی به تنهایی جواب نمی دهد. یک مادری که چند بچه پشت سر هم آورده و شوهرش هم فشار می آورد که برو سر کار، سلامتی و توان ندارد کار کند. باید آن زن را حمایت کنیم. حداقل معیشت را باید برای او تامین کنیم و حداقل سرپناه، بهداشت و اینها را به او بدهیم تا یک مقدار احساس آرامش کند. تجویز من برای این دوره پس از حمایت، این است که اینها را بین مردم بفرستیم تا جای دیگری کار کنند. باید کاریابی کنیم و اینها بروند نحوه زندگی را از مردم یاد بگیرند و اگر همه این آسیب دیدگان را کنار هم بگذاریم، خیلی چیزی برای آموزش دادن به همدیگر ندارند. *آقای عابدینی، شما از نگاه شرعی با بحث مددکاری موافقید یا حضور برخی از نهادهای سنتی تر؟
عابدینی مطلق: مددکاری اجتماعی واقعا باید حل شود، متولیان فرهنگی مختلف داریم ولی هیچ کس متولی واقعی فرهنگ نیست. هیچکدام از این متولیان فراوان و نهادهای فرهنگی کشور، با همدیگر رابطه ندارند و اصلا رقیب همدیگر هستند، شهرداری هم در این بین، از کار کردن بیشتر مایوس شده و هیچ کس هم نمی‌فهمد بقیه دارند چه می‌کنند. این آسیب بزرگی در سطح کلان است. این اگر این مشکل ناهماهنگی بین متولیان فرهنگی حل شود، خیلی مشکلات حل می‌شود. در گذشته سنت ما این بوده که هر آخوند و حاج آقایی می‌رفت در خانه‌ای، برای روضه بسیاری از مسایل پرسیده می‌شد و حل می‌شد و در خانواده‌های سنتی آن موقع، اختلافات حل می‌گشت. به برخی از روحانیون امروز گاه نمی‌دانند چه‌گونه با آسیبهای جدید در خانواده‌ها برخورد کنند و اغلب فقط به نصیحت اکتفا می‌شود و نمی‌توانند خانواده‌ها را کنترل کنند. اینجاست که بحث مددکاری اجتماعی خیلی موثر است. نمونه‌اش را در کشورهای دیگر می‌بینیم. مددکاران اجتماعی در استرالیا بسیار فعالند. یک نفر خودکشی کند، آنها ماهها بررسی می‌کنند چرا این اتفاق افتاده آنها پزشک خانواده دارند و او زیر سؤال می‌رود.پیشنهاد من این است که پزشک خانواده شامل یک پزشک، یک روان‌شناس و یک دین‌شناس تشکیل شود. شخصا تجربه‌ای داشتم، خانمی ‌که شوهرش خیلی مذهبی است به من مراجعه کرد، دختر این خانواده زیر بار حجاب نمی‌رفت. ما با او صحبت کردیم و دختر مجاب شد.
همسر یک حاج آقای مذهبی نمی‌داند دخترش را باید برای مشاوره کجا ببرد. سازمان تبلیغات و مانند اینها داریم، بیشتر در سطح حرکت می‌شود و کارکردی در جامعه ندارد، اینکه چرا اعتیاد داریم، بدحجابی مفرط و تحریک‌کننده داریم، تن فروشی داریم، بحثهای پایه‌ای درباره آنها نشده است و کسی جرات نمی‌کند به این حوزه ها نزدیک شود. اصلا از وادی دیگری باید وارد این بحث شد و اگر بشود روی این بحث حجاب کار شود در این کشور، خیلی از مشکلات حل می‌شود. نیاز به بحث‌های ریشه‌ای و هم استراتژیک هست.
در صدر اسلام هیچ نهاد اسلامی غیر از خانواده نداریم که تقدس داشته باشد. فقط مسجد بود که تقدس داشت. مسجد جایی نبود که فقط نماز بخوانند، از مجلس تعلیم نظامی گرفته تا مجلس عروسی در آن برگزار می‌شد. نهادهای تقدس دار اگر می‌خواهید داشته باشید که خانم و آقا اگر می‌خواهند بیرون از خانه بروند، کجا تقدس دارد؟ تنها مسجد است. این همه فرهنگسرا ساخته شد، کمی مؤثر بود، ولی عدّه‌یی ناخودآگاه به آن می‌تازند، زیرا درک کرده‌اند که به فرهنگ ما این اسم نمی‌سازد. چه لزومی دارد که اسمش را بگذاریم فرهنگسرا. اسمش را بگذارید مسجد.مسجد بزرگی درست شود. بخشی نیز برای کارهای عبادی تعریف گردد. خانمی‌که در یک کارخانه ای کار می‌کند، دو سه سانت این روسری می‌رود عقب و طبیعت کار این است که این روسری باید در کارهای خارج از خانه، عقب نشینی کند. نمی‌گویم این آسیب اجتماعی است. چون این وضعیت را ما ایجاد کرده‌ایم. این اعتقاد را ندارم که زن باید برود جایی بیرون از خانه. *آیا از نظر شما بحث بدحجابی اینقدر آسیب زاست؟
توران ولی‌مراد: اگر مسئله حجاب معضل است، مشکل این جاست که آنهایی که سیاستگذاری و قانونگذاری و برنامه ریزی می کنند و در این باره سخن می گویند، آقایان هستند. آقایان خودشان را بکشند کنار تا خانمها خودشان بدانند چه کنند. مردها باورشان بر این است که قیم زنان هستند. بگذارید این مسایل را خانمها مدیریت کند. حجاب زیرمجموعه ای از عفاف است که عفاف هم به معنی این است که کنترل فکر و ذهن و عمل به دست عقل باشد و نه شهوت که این هم زن و مرد ندارد. هر نفس گرفتار شهوت است و باید برود به این سمت که کنترل عقل را تقویت کند. چه گونه است که مردان متوجه نیستند.
 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





: مرتبه
[ برچسب:, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]
درباره وبلاگ

خوش آمدید ........................................ قبول وکالت در کلیه دعاوی حقوقی ، کیفری ، ثبت و... ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,, در کلیه محاکم استان تهران ، البرز و یزد ..............................................
ترمينولوژي حقوق
امکانات وب
وب سايت حقوقدانان جوان ايران

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 240
بازدید کل : 207630
تعداد مطالب : 264
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

موسسه حقوقی چرخ کاریان

این صفحه را به اشتراک بگذارید